عشق یعنی علاقه ذهنی | ||
|
می دونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه ؟ لبخندی که بی اراده رو لبهای یک عاشق نقش می بنده تا در نهایت سکوت فریاد بزنه : دوستت دارم
اما تو باور نكن بگذار سیگارم را بکشم ... مانده ام کدام را راضی کنم ! دلی که می خواهد عاشـــق باشد !! یا عقلی که می خواهد عاقـل باشد...
چون به بهونه ی لیز خوردن میتونم دستاتو محکم تر بگیرم...
فهمیدم که گاهی… هرگز نرسیدن بهتر است از دیر رسیدن
نمیـدانم چرا کــلاغــم زود به خـــانه اش رِسیــد …!!
انگار کافی نبوده … این روز ها … اول صبح ها هم … گریه می کنم … امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد.. یا باید خانه مان را عوض کنم.. یا پستچی را … تو که هر روز برایم نامه می نویسی ، مگه نه . . . ؟
وقتـــی بغــــض میکـــُنی ... وقتـــی دآغونــــی ... وقــــتی دلــِت شکــــستـه ... دقیقــــا همیـــن وقـــــتا ... انقــــدر حــرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـی : “بیخـــیآل' ... سکوت میکنم ... به احترام آن همه حرفهایی که... " در دلم مرد " وقــتی حــس میــکنی یــه نــفر عــوضیه
لازم است به جای شیشه عینک ، چشمانت را "ها " کنی!
کاش بــــــــــعضی ها بدونن "مخاطبِ خاص" شدنشون ، نتیجه احساساتِ "خاص" طرف مقابله ، نه ویژگی های فردیشون... !!!! مــرگــ وقتــي نـيستــــ کــه در قـبـر مـيگـذارنــدتـــ مـرگـ آنــ لـحــظـه ايستــــ کـه مـيفهــمـــي کـســي کــه دوستــش داري "دوســتــــتــــــ نـــدارد" پایان حکایتم شنیدنی است ، من عاشق او بودم و او عاشق او نبودن هـــــــــــــایی هست. . . که هیچ بودنی جبرانشــ ـان نمیکنــد . . .!! کسانی که " هـــــــرگـــــــز " تکـــــــــــــرار نمی شوند درد مرا شمعـــــــــی می فهمد … که برای دیدن یـــــــک چیز دیگــــر ، آتشـــــــــش زدنــــد
لغت نامه که هیچ کدام از واژهایش مترادف “دلتنگی” نمیشود… کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد!! درد دارد
اشتباه عاشق میشوند بجای شمع گرد چراغهای بی احساس خیابان میمیرند
چون این قدر رنجیدی که نمی خوای حرف بزنی ... بعضی وقت ها سکوت می کنی چون واقعا حرفی واسه گفتن نداری ... گاهی سکوت یه اعتـ ـراضــ ه گاهی انتظار ... اما بیشتر وقت ها سکوت واسه اینه که هیچ کلمه ای نمی تونه غمی که تو دلت داری رو توصیف کنه ...
به رویت نیاوردم ! از همان زمانی که به جای ” تو ” به ” من ” گفتی ” شما ” فهمیدم پای ” او ” در میان است…
دنبال "شاعری" می گردم تا قصه های این دل ِ تنگ رابه او بفروشم!... می دانم با این همه " درد "کارش خواهد گرفت... شعر برای من"تو" نمی شود...
اگـر دوستت دارم هـایت را نشنیـده گرفت، غصه نخــــور اگــــر رفت ، گریـــــــه نکن یک روز چشمــــهای یکــــ نفر عــــاشقش میکند یک روز معنی کم محلی را می فهمد یک روز شکستـن را درک میکند آن روز می فــــــهمد آه هـایی که کـِشیدی از تـــــه ِ تـــــهِ قلبت بوده! می فهــــمد شکـــــستـن یک آدم ،تــــاوان سنگینی دارد...
بـرای رفـتـنـت گـــــریـه کــردم گـفـتـی : تـمـامـش کـن . . . از آن روز بـه احـتـرامـت چـنـان از تـه دل مـی خـنـدم کـه گــاهــی فــرامــوشـــم مـــیـشــود رفـــــتـــــه ای ...
تنها بدون مــــــــــن ؟!! دیدی صبح می شود شب ها بدون مـــــــــن !! این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند… فرقی نمی کند با مــــــن …بدون مــــــن… دیــــــروز گر چه ســـــــخت امروزم هم گذشت …!!! طوری نمی شود فردا بدون مــــــن !!!…
و این قدرت را کسی به من داد ، که روزی می گفت تنهایت نمی گذارم…
از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبـــــم بی انصاف… محکم زدی ، جایش مانده است…
از من نرنــــــــــج… نه مغــــــرورم نه بی احســـــاس… فقط خســــته ام… خسته از اعتــــــمادی بیــــجا مَـــــرد كســي نيـستـــــ كـــه گــــريـــــه نكنــــد تو چه میفهمی از روزگارم…؟از دلتنگی ام؟گاهی به خدا التماس میکنم خوابت را ببینم…می فهمی؟فقط . خوابت . را…: افسوس که گاهی یک لحظه میتوان باعث شود هزاران لحظه شیرین و خاطره انگیز که باهم سپری کرده ایم را فراموش کنیم
|
|
[ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |