قالب سبز


عشق یعنی علاقه ذهنی
نويسندگان
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق یعنی علاقه ذهنیو آدرس alonem.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لوگو دوستان

گفتنــد عشقـ آنـ استـ که به او نرسی

و مـنــ میدانـم چـــــرا

چـونـ در دنیای مــآ

کــســی نیستـــــ که "زنانه عاشقـــ شود" و

"مــردانـه بایستـــــد".

[ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:51 ] [ MOHAMMAD ]

 

تنهایم...

اما دلتنگ نیستم...

خسته ام...

ولی به تکیه گاه نمی اندیشم...

چشم هایم تر هستند و قرمز...

ولی رازی ندارم...

چون مدت هاست دیگر کسی را "خیلی‏"‏دوست ندارم...‏!‏

[ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:50 ] [ MOHAMMAD ]

پشت میز قمار دلهره عجیبی داشتم برگی حکم داشتم

و دیگر هر چی بود ضعیف بود و پایین. 
بازی
 شروع شد

حاکم
 او بود و من محکوم همه برگهایم رفتند و سه برگ

بیش نماند برگی از جنس 
وفا
 رو کرد من بالاتر آمدم

بازی دست من بود 
عشق آمدم با حکم عشوه 
و ناز

برید و حکم آمد از جنس چشم سیاهش حکم من پایین بود و
 "باختم"

[ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:28 ] [ MOHAMMAD ]

دیـــروز ، همیـــن حوالـــی 

زلـــزله ای آمــد…


حـالا همـه حـالـمــ را می پـرسند !!!

بـی خـبـر از اینـ ـکـه ” مــن”

بـه ایـن لـرزیـدنـهـا

سالهـاسـتــ کـه عـادتـــ کـرده امـــ…

بـه لـرزشـهای شـدید شـانه هایـمــــ

و تـرکــــهای عمــیــق قــلــبــمـــ…

امـّـا هنـوز ” خـــوبــم !!!

[ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:28 ] [ MOHAMMAD ]

ک لحظه چشم دوخت به فنجان خالی ام
آرام و سرد گفت : که در طالع شما….

. . . . .
قلبم تپید … باز عرق روی صورتم
گفتم : بگو، مسافر من می رسد ز راه …؟؟؟
با چشم های خیره به فنجان نگاه کرد !
گفتم چه شد ؟؟؟
بازم سکوت بود و تکرار لحظه ها…
آخر شروع کرد به تفسیر فال من
با سر اشاره کرد که نزدیک تر بیا !!!
اینجا فقط دو خط مــوازی نشــسته است
یعنی دو فرد دلشده ی تا ابد جــــــــ ـــــــدا …
انگار بی امـــان به سرم ضربه می زدند
یعنــی که هیچ وقت نمی آید او … خدا ؟؟؟
گفتم درست نیست از اول نگاه کن !!
فریـــاد زد :
بفهــــــــم پســـــــر …
رهــــــــــــــــــــا کـــــــــــــرده او ، تــــــــو را . . .

[ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:25 ] [ MOHAMMAD ]

مانند شیشه

شکستنـــــم آسان بـــود . . .

ولی

دیگـــر به مــن دست نزن

این بار زخمی ات خواهم کرد


تلختـــــــرین جملـــــــه : دوستت دارم اما...

شیرین تـــــــرین جملـــــــه : ...اما دوستت دارم

به همین راحتی جابه جایی كلمات
زندگـــــــی را دگرگـــــــون میكنـــــــد...

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 11:2 ] [ MOHAMMAD ]

بعضي آدمهــــــا يهـو ميــان . . . !
يهـو زندگيـتـــــو قشنگ ميکنن . . . !
يهـو ميشن همــــــه ي دلخـوشيت . . . !
يهـو ميشن دليـل خنــــــده هات . . . !
يهـو ميشن دليل نفس کشيــــدنت . . . !
... ... ... بـعــــد همينجـوري يهـو ميــــــرن . . . !
يهـو گنـــــــــــد ميـزنن بـه آرزوهــــات . . . !
يهـو ميشن دليل همــــــــه ي غصــه هات و همـــــــه ي اشکات . . . !
يهـو ميشن سبب بالا نيـــومدن نفسـت . . . !

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 11:1 ] [ MOHAMMAD ]

 

بـرای " آدم هــا " همــون قــدر باش که بــرای تــو هستنـد ....

بیشتــر که بـاشی ؛ مـایه ســـوء تفاهــم و خیلـی چیــزای دیـگـه میشه ... !!!


 

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:59 ] [ MOHAMMAD ]

 

تو رفته ای و من

 

آرام گوشه ای نشسته ام

و زخمهایم را دانه دانه می شمارم...

نمیدانم

چندمین زخم را از تو خورده ام

اما می دانم

درد این زخم فرو نمی نشیند

از شبهایم بپرس که تا سپیده دم

بارانی اند...

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:58 ] [ MOHAMMAD ]

 

گاهی وقت ها ،

 

برای صداقتت < تــــاوان > باید بپردازی !

 

گاه به سنگینی ِ زندگیت ...!

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:56 ] [ MOHAMMAD ]

 

یه رابطه از اونجایی خراب میشه که
 
تو ناراحتش کنی و یکی دیگه آرومش . . .
[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:54 ] [ MOHAMMAD ]

هر بار که می خواهم به سمتت بیایم یادم می افتد

 

دلـتـنـگی هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست...

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:54 ] [ MOHAMMAD ]

 

گذشـته ی من گـذشت !


حتی می توانم بگویم درگذشت !


و من برایش ماهها و روزهـــا سوگواری و سکوت کردم !


خـــاطراتم را زیر و رو کردم و ای کاشهای فـراوان گفتــم !


ولی دیگـــــــر بـس است!


من به آرزوی های شیرینم می اندیشم .

.
من به شـــروعی دیگـــــر می اندیشــم ...

 


 

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:52 ] [ MOHAMMAD ]

 

اي كاش اشكهايت مي شدم تا نوازشگر صورت گرمت بودم

اي كاش اميدت بودم تا هميشه آرزويم را مي كردي

اي كاش خاطراتت بودم تا هميشه به يادم بودي

و اي كاش زندگيت بودم تا هميشه با تو مي زيستم

وحشت از عشق كه نه ؛ ترسم از فاصله هاست.

وحشت از غصه كه نه ؛ ترسم از خاتمه هاست.

ترس بيهوده ندارم ؛ صحبت از خاطره هاست.

صحبت از كشتن ناخواسته ي عاطفه هاست.

كوله باري پر از هيچ ؛ كه بر شانه ي ماست.

گله از دست كسي نيست ؛ مقصر دل ديوانه ي ماست.

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:14 ] [ MOHAMMAD ]

 

بار ها سوزاندم

تمام شعر هایم

هر چه نام تو بود

چه کرده ای

باز

نام تو

سر آغاز شعر هایم شد...

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:12 ] [ MOHAMMAD ]

چه زیباست

که تو تنها نیاز من باشی

و چه عاشقانه است

که تو تنها آرزویم باشی

و چه رؤیایی است

این« لحظـــه هـــای نــاب عــــاشقی»

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:12 ] [ MOHAMMAD ]

 

گـاهـی سـکــــــــــوت مـی آمـوزد :

بـودن ، هـمـیـشـه در فـریـــــــــاد نـیـسـت !

" اسـطـوره " شـدن ، یـعـنـی

در عـیـن رفـتـن ، بـمــــــــانـی !

یـعـنـی بـاشـی یــــــــا نـبـاشـی

دوسـتـت داشـتـه بـاشـنـد و دلـتـنـگـت شـونـد . .

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:11 ] [ MOHAMMAD ]

 

به دلتنگی هایمـــ دست نزن

می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!

آنگاه غرقـــــ می شوی

در سیلابـــــ اشكهایی كه

بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . . .

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:9 ] [ MOHAMMAD ]

 

گاهی باید بی رحم بود ....

نه با دوست ! نه با دشمن ! که با خودت ....

و چه بزرگ میکندت آن سیلی که خودت میخوابانی بر صورتت ....

گاهی...با خود بی رحم باشی...بی رحم تر!!!

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:8 ] [ MOHAMMAD ]

 

هميشه براي کسي بخند که ميدوني به خاطر تو شاد ميشه... واسه کسي گريه کن که ميدوني وقتي غصه ‏داري و اشک ميريزي برات اشک ميريزه... براي کسي غمگين باش که در غمت شريکه... عاشقه کسي ‏باش که دوستت داشته باشه

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:5 ] [ MOHAMMAD ]

 

معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : (چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟
فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم )
دخترک چانه لرزانش را جمع کرد… بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم… مادرم مریضه… اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد… اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه… اونوقت
اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم
اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم
معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:50 ] [ MOHAMMAD ]

 

میزی برای کار

کاری برای تخت

تختی برای خواب

خوابی برای جان

جانی برای مرگ

مرگی برای یاد

یادی برای سنگ

...

این بود زندگی؟

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ] [ 23:44 ] [ MOHAMMAD ]

 

روزانــه هزاران انســان به دنیــا می آینـــد ..

امــا نسل " انســانیت " در حال انقــراض است!

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ] [ 23:40 ] [ MOHAMMAD ]

 

از بین کسانی که برای دعای باران به کوه می روند ،

تنها آنانی که با خود چتر می برند،

به دعایشان و خدایشان ایمان دارند.

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ] [ 23:39 ] [ MOHAMMAD ]

 

شکست آدمی که هنوز خود را پیدا نکرده ولی بدنبال نیمه گمشده خود است حتمی است .

قبل از هر جستجویی، خودمان را پیدا کنیم ...

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ] [ 23:36 ] [ MOHAMMAD ]

امروز روز دیگریست...

یه روز از همان روزهای بی تو...

در به در این کوچه و آن کوچه...

می دانم که انتهای یکی از همین کوچه ها منتظری!

ولی در کوچه هایی که پی تو می گردم همه بن بست است...

دلم آشوب و ضربان قلبم ناآرام!

بگو کدامین کوچه انتهایش دیدار توست؟



[ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, ] [ 1:29 ] [ MOHAMMAD ]

دلکَم
میدانَم؛توام مثل من
از بودن هاشان
از عادت دادن هاشان
از نبود همیشگی شان
از تکرار این تابع خسته شده ای
به احترام تن زخم دیده ات؛
معادله را عوض می کنَم
بگذار بیایند و بروند
غصه نخور
عادت را خط زده ام..!


[ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, ] [ 1:17 ] [ MOHAMMAD ]

وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیو نها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشد
زمان از شما قدرتمندتر است
پس خوب باشیم و خوبی کنیم که دنیا جز خوبی را بر نمی تابد


[ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, ] [ 1:14 ] [ MOHAMMAD ]

آدمایی هستن که
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ می گن خوبم ...
وقتی می بینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا می گرده،
راهشون رو کج می کنن از یه طرف دیگه می رن که اون حیوونکی نپره ...
اگه یخ ام بزنن، دستتو ول نمی کنن بزارن تو جیبشون ...
آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش می گیرن تا از چیز دیگه
همونایین که براتون حاضرن هر کاری بکنن
اینا فرشتن ...
تو رو خدا اگه باهاشون می رید تو رابطه، اذیتشون نکنین...
تنهاشون نزارین، داغون می شن !
همین‌ها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند


[ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, ] [ 1:12 ] [ MOHAMMAD ]

گاهی دلت میخواد همه بغضات از تو نگاهت خونده بشه که جسارت گفتن کلمه هارو نداری
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثله:چیزی شده؟؟؟!
اونجاست که بغضتو با لیوان سکوتت سر میکشی و با لبخند میگی:
نه هیچی...!

[ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, ] [ 1:10 ] [ MOHAMMAD ]
صفحه قبل 1 ... 10 11 12 13 14 ... 18 صفحه بعد
.: Weblog Themes By GreenSkin :.

درباره وبلاگ

در چشمانم تنهایی ام را پنهان می کنم در دلم ، دلتنگی ام را در سکوتم ، حرفهای نگفته ام را در لبخندم ، غصه هایم را
امکانات وب