عشق یعنی علاقه ذهنی | ||
|
آدمی که می خواد بره ؛ میره ! درد ِمن گفتی: شاید برگشتم. هنوز زنده ام!.. به امید همان "شـــــایـــــــد" !! گاهی اوقات باید بگذری بگذاری و بروی ...! وقتی می مانی و تحمل می کنی از خودت یک احمق می سازی...! سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی شاید امشب سوزش این زخم هارا کم کنی آه باران من سراپای وجودم آتش است پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی با همه چیز کنار آمده ام دلیل این همه دیوانگی تنها باورِ جمله ی آخرِ تو است : " چیزی بینمان نبوده " " ساعتِ شنی من خسته شده " صحرا ها گذشت و هنوز نیامــدی... این روز ها حرفی برای گفتن ندارم اما اشک های زیادی برای ریختن دارم تنهايى راه رفتن سخت نيست ولى وقتى ما اين همه راهو با هم رفتيم تنهايى برگشتن خيلى سخته !!! خدایا... بابت آن روز که سرت داد کشیدم متاسفمـــــــــ...!!! من عصبانی بودم برای انسانی که تو میگفتی ارزشــــَش را ندارد و مــــــــــن پا فشاری می کردم گریه ام میگیرد وقتی میبینم کسی که همه دنیای من بود منت دیگری را می کشد ... ماهیگیر دلش سوخت این بار ماهی قلاب را رها نمیکرد !!! "چـقــدر تـنـهـاســـت " به کلاغــــها بگویید: قصه ی من اینجا تمام شد " یکی " بود و نبود مرا با خود برد تمـــام בֿنیــ ـا هـم کـ ـﮧ بگــوینــבֿ تـ ـــو مــال مـ ــטּ نیستـے بـاز هـم ایـن בֿل زبـان نفهـــم بهـــانـ ﮧ ات را میگیــرבֿ !! ... نیا باران... عاشقانه اش نکن... بین من و او فاصله هاست... چه کلمه مظلومی است قسمت تمام نامردیها را به عهده میگیرد خوــآستـــم »»چشمــ ــهـآيش«« را از پشـت بگيــرم ... ديــدم طــآقت اســـم هاــيی كهـ ميگويــــد را ندارمـــــــ ... ! رویـا هـا را ول کن دلم هـیـچ " تـ♥ــو "یی دوستت نداشته حـتـی " تـ♥ــو"هـای رویــاهـایـت نـیـز بـا " تـ♥ــو " هـای دیگر رفـتـه انـد بـلـند شـو رویـــا دیـدن بس اســــــت !!! امــروز دلــم تنگ ديــروزی است كه ميگفتــی : "فردايــت را می ســـازم ..."!
'آشق" از این پس اینگونه بنویسید , چون همیشه سرش کلاه میرود ترجیح مــیدهم همــه را غریبــه صـدا کنم! تا وقتــی از پشت خنجر میزننـد؛ با خودم بگویم: بـی خیال.. از غریــــــــبـــــــه بیش از ایـن انتظاری نیست...! اشتباهم این بود : که با دیدن اولین " دل " حکم کردم
از پاکی اشکهای خود فهمیدم . لبخند همیشه راز خوشبختی نیست !
بی حِســــــــــــــم کردی.... خشنتر ، عصبیتر ، کلافهتر و تلختر ... و جالبتر اینکه با اطراف هم کاری نداری........ همه اش را نگه می داری......... و دقیقا سر همان کسی خالی میکنی که دلتنگ اش هستی.........!!! تقدیر من این است که با درد بسازم خدایا... حــواسمــون بــاشـه... دل آدما...!! شیشـه نیست که روی آن...!! هــــــا کنیم...!! بعد با انگـــشت قـــ♥ ـلب بکشیم و...!! وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم...!! و کیـــــف کنیم...!! رو شیشه نـــازک دل آدمـــا...!! اگـــه قلبــــــ♥ ـــی کشیدی...!! باید مــــــــردونـه پـــــــاش وایســــتی...!! دختر : شنیدم داری ازدواج می کنی .. مبارکه .. خوشحال شدم شنیدم.. پسر: ممنون...انشالله قسمت شما.. دختر: می تونم برای آخرین بار یه چیزی ازت بخوام؟؟؟ پسر: چی می خوای؟ دختر: اگه یه روز صاحب یه دختر شدی می شه اسم منو روش بذاری؟ پسر: چرا؟ می خوای هر موقع که نگاش می کنم ..صداش می کنم درد بکشم؟؟ دختر: نه.. !! آخه دخترا عاشق باباهاشون می شن.. می خوام بفهمی چقدر عاشـــــقت بودم... تعجب نکن اگر شعر تازه ای برای تو نمی نویسم ! هیچ مدادی ، وقتی خیس میشود … نمی نویسد . . . از شکستن دو چیز بترس قلبی که صادقانه دوستت داره و دلی که صادقانه به یادته !!! من رفتـم ... و تو فقط گفتی : برو به ........... ! مدت هاست که بی تابم بی تاب بازگشت و کلام آخرت راستی ... " به سلامت " بود یا " به جهنم " از حال من می پرسی؟ نفس می کشم ، تا به جای مرده ها خاکم نکنند......... اینگونه اس حال من......... چیزی نپرس! می بینی؟ دیگر تنها نیستم! جای تو را بغض پر کرده است... چه کلمه مظلومی است "قسمت" تمام تقصیرهای ما را گردن می گیرد
می رانی ام و باز احمقانه میخواهمت!
چه غرور بی غیرتی دارم من
هنوز هم ، حوالی خواب های شبانه ام پرسه میزنی لعنتی !! دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم اینــــجـا ، جــایـی بـــرای ِ کسی ، خـــالی ست... حجـــم ِ خـسته ی چــشم هـــا ، خبـــرش را آورده انـــد
چقدر صدای تیک تاک ساعت دلخراش است وقتی تو"یک ثانیه" هم در کنارم نیستی |
|
[ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |