گاه دلتنگ می شوم
دلتنگتر از همه ی دلتنگی ها ،گوشه ای میشینم و حسرت ها را می شمارم
و باختن ها را و...و صدای شکستن ها را !!!
و وجدانم را محاکمه می کنم.....
من کدام قلب را شکستم وکدام امید را ناامید کردم؟!
و کدام احساس را له کردم و کدام خواهش را نشنیدم و.....
و به کدام دلتنگی خندیدم که این چنین دلتنگم؟؟؟؟
نظرات شما عزیزان: